اهمیت این کتاب در تصویرسازی ظریف آن از عشق بهعنوان پناهگاه و درعینحال عذابی گریزناپذیر نهفته است. اریش ماریا رِمارک در این رمان، تسلط خود را در بازنمایی و بازنوازی حقایقی جهانشمول - گذر زمان، جستوجوی معنا و تنش ذاتی میان امید و ناامیدی – به رخ میکشد. مسیر شخصیتها، درونیاتشان، رویارویی با ترسها و تنهاییها و البته تکنیک روایی نویسنده باعث میشود کتابخوانان ارتباطی عمیق با شخصیتها و داستان برقرار کنند. ارتباطی که پس از گذرِ دههها، هنوز زنده و مرتبط باقی مانده است.
از وقتی موهای پنهلوپ یکشبه به رنگ سرخ درخشان درآمده، به قدرتهای جادویی نیز دست یافته است. او میتواند ذهنخوانی کند، با جاده حرف بزند و حتی پرواز کند...
ارنست نولته، متفکر و تاریخنگار آلمانی، در این اثر ماندگار خود کوشیده است درکی فراگیر از مفهوم «فاشیسم» ارائه دهد: درک فاشیسم هم از دیدگاه تکامل تاریخی، هم در فرایندهای سیاست روزمره، هم در نظریۀ سیاسی و هم در نهایت از دیدگاه کلان فلسفی. نولته فاشیسم را پدیدهای منزوی از جامعه و تاریخ نمیبیند، بلکه میخواهد آن را در تار جامعه و پود تاریخ بفهمد و بفهماند....
این کتاب متشکل از شش جستار و سخنرانی است که بر مضامینی مانند کرامت انسانی و آزادی، تجربۀ تبعید، فرار، گم کردن زبان مادری و رها شدن در سرزمینی بیگانه، مفهوم خانه و دلتنگی برای وطن، بحران اگزیستانسیال و قدرت براندازانۀ شوخی و خنده متمرکزند؛ مضامینی که مستقیماً با تجربۀ زندگی روزمره در زمانهٔ خودکامگی گره خوردهاند.