"عصیان" پرترهای از خردهریزهای بهجامانده از جامعهای متلاشیشده را در کمال سادگی به تصویر میکشد، اما با وجود این سادگی تا مدتها بعد از خواندنش به فکر خواننده خطور میکند.
کانت در کتاب "نقد قوه حکم"، تلاش میکند تا قواعد اصلی و اساسی حاکم بر قوهی قضاوت را، درست همانند نقد ارزشمندش دربارهی عقل محض، مشخص سازد و توضیح دهد.
این کتاب، کودک را با پدیدهای به نام عطش شهرت و پیروی کورکورانه از آدمهای معروف آشنا میکند. چیزی که کودکان در دنیای واقعی به آن خیلی احتیاج دارند؛ تا فریب رسانهها و تبلیغات سوپر معروفها را نخورند!
در کتاب "دین قدرت جامعه"، موضوع اصلی بحثهای وبر در خصوص دین، قدرت و جامعه این است که در مذهب نیز با زدودن حالتهای غیرقابل توجیه و فهم انسانی از دین، عقلانیت حاکم میشود. از نگاه وبر، جهان نوین خدایانش را رها کرده و همه چیز را عقلایی، تابع محاسبه و پیشبینیپذیر ساخته است. او میکوشید تا نشان دهد که چگونه پیامبران با جاذبههای فرهمندانهشان توانستند قدرتهای کاهنان را که مبتنی بر سنت بودند از اعتبار بیندازند و چگونه با پیدایش دین مبتنی بر کتاب، فراگرد عقلایی و نظامدار شدن پهنۀ دینی آغاز شد و در اخلاق پروتستانی به اوج خود رسید.
ما با دنیامون چیکار میکنیم؟ بهش جوشونده بابونه میدیم. همه میدونیم که این جوشونده نه عوارض خاصی داره و نه فایدهای. عوضش درد نداره. با خودمون میگیم یه جوشونده بهش میدیم و صبر میکنیم...