رمانی پرکشش که در مرز میان تاریخ، روانشناسی و ادبیات داستانی حرکت میکند. این کتاب روایت کلنلی است که درگیر گذشتهی پرزخم و حالتی بیپایان از بیخوابی است. بیخوابی او تنها یک مشکل جسمی نیست؛ بلکه نمادی از وجدان، خاطره و بار سنگین تاریخ است که بر دوش او سنگینی میکند.
در دل شبهای بی پایان در شهری بی نام و نشان کلنلی مأمور شکنجه ی اسیران جنگی ست. روزها به شکنجه میگذرند و شب ها به بی خوابی ارواح قربانیان چهره ها و سخنانشان خواب را از چشمان او ربوده اند. امیلی بن ملفتو با زبانی موجز و تصویری پرتره ای از انسانی می آفریند که زیر نقاب نظم نظامی زخمی کهنه و بی درمان را پنهان کرده است. این زمان سفری به دالان های روان آدمیست جایی که گذشته نه فراموش میشود و نه می گذرد.