دنیای تئاتر دنیای تصاویر منجمد و فن و تکنیک منفعل نیست. بلکه دنیای تصاویر و تفکر و پرسشگری در حال صیرورت و شدن است. هر پرسشی در تئاتر نوعی کنشگری است اما سؤال اساسی اینجا است که آیا برای مای تئاتری امکان پذیر است اندکی خویش را از کنشگری های خویش و خشمها و اعتراضات و عصبیت های خود نسبت به وضع موجود خود و منیت و انانیت رها ساخته درباره ی پرسش خود بیندیشیم؟ آیا به راستی میدانیم که مضمون پرسش ما چیست؟ اساساً آیا پرسش گر هستیم؟ یا فقط ادا و ادعای پرسشگری داریم با گرفتار شبه پرسش ها هستیم؟ نمایشنامه نویس یک متفکر است متفکران به دلیل رویکرد خاصی که به آموزه ها و اندیشه ها و تفکر و عقیده و تأمل و تدبر دارند و به دلیل آزاد بودن نسبی از اراده ی معطوف به عمل، تمایلات ایدئولوژیک و نه عقیده قبیله گرایی حزبی ،اندیشی سیاست زدگی و شبه عمل گرایی و نیز به جهت مطالعه ی سایر سنتهای تاریخی و نحله های فکری و استفاده از تجربیات انسان همگام با کشف و شهود و الهام در افق گسترده و وسیع تری از حیات بشری در قیاس با حزب بازان و قبیله گرایان و نامتفکران و تا نمایشنامه نویسان و عوام نسبتاً بیش تر از نتایج و لوازم اندیشه و حرکت آگاهی دارند. شاید به همین جهت است که به گفته ی آنتون چخوف نویسنده یتیم ابدی است؟