مهلا شخصیت اصلی رمان پیش رو است، دختری در آستانه جوانی که با مادر مریض و پدر معتادش زندگی می کند. او روزهای سختی را پشت سر می گذارد روزهایی که بر خلاف دخترهای دیگر آرزو دارد از دیدن پدرش در امان باشد، پدری که سرمایه زندگی شان را دود می کند تا به خواسته دلش برسد. مهلا با این وجود تلاش می کند تا به خاطر مادرش زندگی کند هرچند گاه ناملایمات آرامششان را در هم می شکند و زندگی با تمام قوا تلاش می کند تا امیدشان را به تاریکی بکشاند.