نویسنده تحلیل انتقادی ترجمه تلاش داشته است تا با معرفی الگویی نقشگرا، زمینههای نظری و عملی نقد ترجمه آکادمیک را تقویت کند. پرسش آن است که ترجمه تا چه حد متأثر از عوامل برونزا است؟ آیا محتوای معنایی و نقش منظور شناختی متون مبدأ عموما به متون مقصد منتقل می شود یا این که دخالت عوامل برونزا به قدری آنها را از متون مبدأ دور میکند که تحلیل آن متون مقصد با معیار متعارف «تعادل ترجمهای» موضوعیت خود را از دست میدهد و بررسی نوع رابطه آنها با متون مبدأ نیازمند ملاحظه معیارهای دیگری جز معیار تعادل خواهد بود؟