مارک منسن در کتاب اوضاع خیلی خراب است به این سوال پاسخ میدهد که چرا باوجوداینکه امروز ما سالمتر، آزادتر و ثروتمندتر از هر دورهای در طول تاریخ زندگی میکنیم، دنیا تاسفبارتر از هر دوره دیگر به نظر میرسد؟ جنگ، مشکلات زیستمحیطی، دردها و رنجهای جبرانناپذیر و…در دنیا چه خبر است؟ بیقراری ما چگونه درمان میشود؟
او در این کتاب سعی دارد دامهای زندگی روزمرهی ما را آشکار کند؛ تلههایی که خودمان در تلاش بیپایانمان برای بهترکردن زندگیمان ایجاد کردهایم. به عقیدهی منسون رفتن بهدنبال شادی، ارزشی زهرآلود است که مدتهاست به فرهنگ ما معنا داده؛ ارزشی خودشکن و گمراهکننده. او معتقد است خوب زندگیکردن به این معنی نیست که از رنجها اجتناب کنید؛ بلکه یعنی برای هدف درست رنج بکشید.
در دنیایی که همه دم از الزام همیشه شادبودن میزنند، کتاب اوضاع خیلی خراب است درست رنجکشیدن را به ما میآموزد.