پادشاه اندوه داستان دربان هتلی است که هر شب دارد مینویسد؛ هتلی ها را و خودش را مثل کارآگاهی که مشامش آکنده از بوی تعفن یک جنازه است اما هر چه میگردد چیزی نمی یابد. مثل مورچه ای گربو که راه خانه اش را گم کرده باشد خانه ای که چندین اتاق دارد و ساکنانش غریبه اند. جابر زارع متولد ۱۳۸۲، این کار را در ۱۷ سالگی نوشته است. نویسنده ای آینده دار که در اولین اثرش داستانی معمایی و تاریک ساخته که یادآور سرگشتگی های روانی قهرمان یادداشتهای زیرزمینی است.