روایتی جذاب و پرکشش از برههای از زندگی ماست که یحتمل فرا میرسد و داستانی است دربارهی قدرت و انسانیت و درنهایت مجبورمان میکند در مقام قضاوت بنشینیم…
«فروچاله» اشارهای است به «نیست» های یافته شده، پس از جست و جوهای بی شمار، منیره، شخصیت مرکزی رمان فروچاله نمی تواند به راحتی با روند زندگی کنار بیاید.
رمانی پر از احساس است که مخاطب را به عمق وجود دختری بینام و درک او از کشوری درگیر جنگ میبرد؛ دختری که چون بینام است میتوان او را تمام زنان و دختران سرزمینهای درگیر جنگ دانست و شاید حتی خود سرزمین.