لیدا، زنی میانسال و مطلقه است که خود را وقف کار تدریس زبان انگلیسی و دو فرزندش کرده است.

آنا لانیا، زمانی که آلمانی ها پدرش را می برند، تنها هفت سال دارد. پدرش استاد رشته زبان شناسی است و هنگام پاک سازی و دستگیری مهره های روشنفکر لهستانی بازداشت می شود

داستان سه سال نخست زندگی «آملی» را روایت می کند، دختری که در سال 1970 از پدر و مادری بلژیکی و ساکن در ژاپن به دنیا آمد

جووانا، دختر نوجوان شانزده‌ ساله‌ای که در آستانه ورود به بزرگسالی قرار دارد و با حجمی از احساسات و تجربیات گوناگون مواجه می‌شود

رمان شهری بر لبه آسمان بازه ای حدوداً صد ساله از دوران امپراتوری عثمانی را در بر می گیرد.

رمانی فراموش‌ ناشدنی از عشق و سفر در زمان است

رمانی جذاب است که احساسات ما را در بالاترین سطح درگیر می‌سازد و هراس عمیق ما از ناشناخته‌ها را واکاوی می‌کند

در سال 1977، منطقه اُرگان با قتل دومرد توسط «بانوی جلاد» به لرزه درآمد

داستانی کوتاه است درباره آنچه که در ازای نجات یک زندگی،باید قربانی کنیم