در پنج سپتامبر، اندکی پس از نیمه شب، مأمورین مرگ با متئو تورز و روفوس امتریو تماس می گیرند تا خبر بدی را به آن ها بدهند

داستان نامه های زنی از زندان به وکلیش ، از پرفروش های نیویورک تایمز

آدام و آملیا به اسکاتلند سفر می‌کنند تا در هتلی کنار دریاچه بلک‌ واتر، دور از هیاهوی لندن، مشکلاتشان را حل کنند.

هر دو در نهایت می میرند داستانی است الهام بخش احساسات برانگیز دلربا و خیره کننده که به ما یادآوری می کند بدون مرگ زندگی و بدون غم عشق و دوستی معنایی ندارد

بدترین کابوس ایمی گذراندن یک شب در بخش دی است و حالا ممکن است هیچ وقت نتواند از آن بخش فرار کند...

جس باید از اول شروع کند. او بی‌پول و تنهاست و تازه شغلش را از دست داده است

آندی بل را دوست‌پسرش، سال سینگ، به قتل رسانده است. همه‌ شهر می‌دانند که او این کار را کرده است

تس استربل چهره خود را تشخیص نمی‌دهد. نمی‌تواند خانه‌اش را بشناسد. اتاق خوابش نا آشناست و نمی‌تواند غریبه خوشتیپی را که کنارش است به خاطر بیاورد

ایوری گرمبز برای آینده‌ای بهتر برنامه‌ ریزی کرده است: از دبیرستان جان سالم به در ببرد، بورسیه بگیرد و برود