آخرین کوچ» رمانی است مملو از حس زندگی و پشت سر گذاشتن حسرتها و روایت تلاشی است توقفناپذیر با هدف یافتن دلیلی برای زیستن در دنیایی که تاریکی هر روز بیشتر در آن گسترده میشود، داستانی که به ما یادآوری میکند هرچند اشتباه و اتفاقات بد اجتنابناپذیرند، فارغ از همهی اینها، زندگی حق ماست.
هنگامی که «فرانی استون»، زنی همیشه عاشق که گویی در ماندن ناتوان است، برای دنبالکردن آخرین درناهای قطبی جهان و تحقیقات مربوط به مهاجرت نهایی آنها سوار بر یک قایق ماهیگیری میشود، از آنچه که انتظارش را میکشد، بیخبر است. وقایعی که در نهایت مخاطب را به چالش میکشند و او را نسبت به نقشی که در جهان پیرامون خود ایفا میکند و آسیبهایی که دانسته یا ندانسته به آن وارد میسازد، آگاهی میبخشند.