یوجین اونیل در «فراسوی کرانه» با نگاهی ژرف و واقعگرایانه از روابط پیچیدهی انسانی مفهوم خوشبختی و جست و جوی انسانها برای یافتن معنای زندگی سخن میگوید.
لولو بت، دختری سی و چند ساله است که به همراه مادرش در خانهی خواهر و شوهر خواهرش زندگی میکند و به پاس محبت آنها که به او و مادرش سرپناه دادهاند همچون خدمتکاری تمام کارهای خانه را انجام میدهد.
کتاب پاسخ منفی است، تلنگری است به آدمهایی که غرق در روزمرگی و مشکلات زندگی شدهاند و از یاد بردهاند که میشود جور دیگری هم دید، جور دیگری هم زندگی کرد
"میز دو نفره؛ نیویورک" از آدمهایی میگوید که یا در نیویورک زندگی میکنند یا به گونهای از این ابر شهر زیبا، رازآلود و در عین حال بیرحم سر در میآورند.