کتاب "مثل رود که جاری است" را میتوان به عنوان یک مجموعه ادبی پندآموز که نوشتههای کوتاه و یادداشتهای روزانه کوئیلو را در خود جای داده و دنیای احساس و اندیشه او را پیش رویمان نقش میزند، مورد مطالعه قرار داد و از فلسفهی سادهی پنهان در دل کلماتش بهرهمند شد.
از قضا یک هفته بعد چیگان درخواست طلاق داد. کی فکر میکرد این حیف نان بتواند چنین اقدامی بکند؟ لابد پدر و مادرش این برنامه را ریختند و با استفاده از نفوذی که داشتند دادگاه او را جلو انداختند...