حیات النفوس و داستانهای میانرودان دو کوشش جدا از هم در حوزهی تاثیرپذیری از آبشخورهای تاریخی است. اولی نگاهی از نزدیک و خودمانی میکند به یکی از شبهای هزارویک شب و دومی در مقیاسی بزرگتر میخواهد بستر و شکوهی تاریخی را در چشماندازی پارودیک بازروایی کند.
داستان دختر جوانی اهل روستایی در خطهی جنوب کشور است که میکوشد برای رهایی از مشکلات و سیطرهی خانوادگی و دستیابی به استقلال و خوشبختی راه بهتری در زندگی پیدا کند.