در آغاز این نوع زبان برای خواننده غریب و احتمالاً پردافعه خواهد بود، اما به تدریج مشخص میشود که همین زبان نیز الگویی درونی دارد. به زودی متن مأنوستر میشود. به خصوص که خواننده ناچار است متن را جدی بگیرد. خوانندهای که تصور کند کل این تکگویی مشتی جفنگ یا به قول راوی در بخش سوم حرفِ مفت است، طبیعتاً بسیاری از نکات را که کلید درک متن است از دست خواهد داد. راوی هر بار پس از تقلا و حرکت به ناچار نفسی تازه میکند تا بتواند همچنان حرف بزند.