نمایشنامه سوان وایت (Swanwhite) اثر آگوست استریندبرگ همچون قصه ای پریان بر صحنه جان می گیرد. استریندبرگ که بیشتر با آثار واقع گرایانه و تلخ اندیشانه شناخته میشود. در این اثر کمتر شناخته شده اش جهانی شاعرانه و نمادین می آفریند جهانی که در آن معصومیت و نیروی عشق مرزهای زمخت واقعیت را میشکافند سوان وایت داستان دختری است که در مواجهه با شاهزاده ای دل بسته سفری روحانی و خیالی را می آغازه سفری که بیش از آنکه ماجرایی بیرونی باشد. ستیزی درونی میان پاکی وسوسه و رستگاری است.
این نمایشنامه که نخستین بار در سال ۱۹۰۱ در تئاتر سلطنتی سوئد به صحنه رفت نمونه ای درخشان از گرایش متأخر استریندبرگ به شعر و سمبولیسم است. در سوان وایت او از تلخی واقع گرایانه فاصله میگیرد و با زبانی خیال انگیز و موسیقایی رویای رهایی انسان را در قالب افسانه ای پر رمز و راز می پروراند.
کتابی که در دست دارید فرصتی است برای کشف چهره ای دیگر از استریندبرگ چهره ای که به جای جدال بی امان با واقعیت خواننده را به دنیای شفاف و رؤیایی اسطوره ها و معصومیت های گمشده فرامی خواند.