"دختر بیسرزمین" بر اساس یک داستان واقعیست. داستانی هیجانانگیز از شجاعت، دوستی، امید و عزم راسخ برای یافتن عشق و مکانی که سرانجام بتوان آن را خانه نامید.
در کتاب "سفر با الاغ در سه ون"، استیونسون ماجرای سفری پیاده را روایت میکند که همراه با یک الاغ به نام مودستین در منطقه سون فرانسه انجام داده است. این سفر نه تنها یک ماجراجویی فیزیکی بلکه یک سفر درونی برای نویسنده بوده است.
در همه قصههای مارچانو یک زن سکاندار است و او همواره در جستجوی جزئیات روابط میان زنان و مردان بوده است؛ پدری با دخترش، مردی با همسرش، حتی غریبههایی در یک هواپیما....
کتاب "در جوار رود بابل"، نه داستانی رویدادمحور، بلکه مراقبهای ادبی است بر بدن، زمان و عشق. برای کسانی که به ادبیات عمیق و تأملبرانگیز علاقهمندند و از متونی که در مرز میان روایت و شعر حرکت میکنند لذت میبرند، این رمان تجربهای درخشان و فراموشنشدنی خواهد بود.