اتفاقات این خانواده روی یک زن فراموش نشدنی به نام پنه لوپه متمرکز است و این عشق، شجاعت، احساسات و ارزش های او است که مسیر زندگی دیگر شخصیت ها را تعیین می کند.
در روایتهای او، مرز میان اثر نظری و اثر داستانی مخدوش میشود. در توماس تاریک همهی جلوههای هنر روایت بلانشو را میتوان یافت: داستانی که بیشتر بر یادآوریها و تکگوییهای درونی استوار است تا کنش شخصیتها.
سال 1946 است و هزاران عروس در سرتاسر دنیا مجبور به سفر برای رسیدن به آینده ناشناخته ای هستند که در زمان جنگ به آن تن داده اند. در سیدنی استرالیا چهار زن به ششصد و پنجاه عروس دیگر و صدها نفر ملوان می پیوندند تا طی سفری خارق العاده با کشتی ویکتوریا به انگلستان بروند.
بلندیهای بادگیر روایت عشق است و انتقام، با شخصیتهایی که آمیزه لطافت و خشونتاند، مهر و کین، امید و بیم،… در مکانی که آن هم آمیزهای است از گرما و سرما، روشنایی و تاریکی، تابستان طراوتبخش و زمستان اندوهبار.
لایه بالایی یا بیرونی سرگذشت مردی است به نام استیونز، كه بیش از 30 سال در خانه یكی از اشراف انگلستان به نام لرد دارلینگتن پیشخدمت بوده است و اكنون كه بساط آن خانه برچیده شده دارد خاطراتش را برای ما نقل میكند.