شر پدیده موجودیت یا خصلتی دیرپا و سابقهدار است به درازای تاریخ و همواره همراه بشر. رد آن را در عرصهها و ساحتهای مختلف زندگی انسان میتوان دید حتی مذهبی، حتی فلسفی؛ داستان که جای خود دارد. انگار خصلتی ذاتی دارد و با بشر زاده میشود.
این رمان داستان مردی آشفته را روایت میکند که نمیتواند خود واقعیاش را برای دیگران آشکار کند و در عوض نقاب شوخ طبعی به چهره میزند و به خود تخریبی روی میآورد.