کتابی خواندنی، با احساساتی گرم و واقعی و در عین حال تلخ که از زبان یک کودک مبتلا به اوتیسم روایت میشود. روایت کودک باعث میشود که مخاطب با احساسات و رنجهای این بیماران از نزدیک آشنا شود و با آنان احساس همدلی کند. همچنین مخاطب در این کتاب به اهمیت خانواده و مورد توجه و محبت قرار گرفتن از سوی اطرافیان پی میبرد.
آنا، دختر دوازدهسالهی «رویای سرزمینهای پست»، هیچچیز نمیخواهد جز فرار از آیندهای اجباری که برای خودش و همکلاسیهایش در روستای کوچکشان تعیین شده؛ روستایی در ارتفاعات رشتهکوه آند که هیچ شغلی جز کار در معدن برای استخراج نقره در آن وجود ندارد...