در دل طبیعت وحشی روسیه، بیشتر طول سال زمستان است. واسیلیسا و خواهر و برادرهایش عاشق آناند که در آن شبهای طولانی، دور آتش جمع شوند و به داستانهای پرستارشان گوش کنند. واسیا، بیش از هر داستانی، داستان سرماگین را دوست دارد....
کتابی خواندنی، با احساساتی گرم و واقعی و در عین حال تلخ که از زبان یک کودک مبتلا به اوتیسم روایت میشود. روایت کودک باعث میشود که مخاطب با احساسات و رنجهای این بیماران از نزدیک آشنا شود و با آنان احساس همدلی کند. همچنین مخاطب در این کتاب به اهمیت خانواده و مورد توجه و محبت قرار گرفتن از سوی اطرافیان پی میبرد.
نویسندهی این کتاب، به خاطر تجربهی معلمیِ نوجوانانی از سه قارهی جهان، بهخوبی انواع چالشهای خاص نوجوانان را میشناسد. او جدا از اینکه از اهمیت جامعه، اطرافیان و یاری خواستن سخن میگوید، به مسئولیتپذیری و انتخاب مسیرِ شخصی هم اشاره میکند. از این نویسنده پیش از این رمان «معمای دریاچه» هم در نشر پرتقال منتشر شده است.
آنا، دختر دوازدهسالهی «رویای سرزمینهای پست»، هیچچیز نمیخواهد جز فرار از آیندهای اجباری که برای خودش و همکلاسیهایش در روستای کوچکشان تعیین شده؛ روستایی در ارتفاعات رشتهکوه آند که هیچ شغلی جز کار در معدن برای استخراج نقره در آن وجود ندارد...