آیرین، تک دختر کوردِ یه خاندان معروف و اصیله... درست زمانی که خانوادهش میخوان اون رو به زور به عقد یک نفر دربیارن، جون یه مرد زخمی و ناشناس رو که زخم گلوله داشته و سر تا پا سیاه پوشیده بوده نجات میده! غافل از اینکه اون مرد...
اگر یک بیماری بتواند ظرف چند روز بیمارستانی را تخلیه پژوهشگاهی را ایزوله و پایتخت را در آستانه قرنطینه قرار دهد، چه کسی باید زنگ خطر را به صدا در آورد؟
گاهی فکر میکنم چراغ شب شعلههای کوری هستند که راهشان را فقط در خیابانهای تاریک پیدا میکنند اگر به چشم هایم شب بند بزنم و در تاریکی سراغت را بگیرم این کار از عهده من خارج است با تو از خیلی چیزها حرف نزدهام حرفهایی که فقط باید به تو میگفتم به واژهها و جمله هایم تردید داشتم هنوز هم دارم. باید از تو میپرسیدم من چه هستم...