Close
(0) سبد خرید شما
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته بندی ها
    Filters
    امکانات
    جستجو
    نویسنده: مریم سلطانی

    کتاب شهر بی آبرو

    5٬130٬000 ریال
    خودت و دوست دارم اما این همه حق به جانبیت و.... نه. - راه داره عوضش کن صورتش را آرام جلوتر کشید و لبانش را کنار لبانم چسباند و گفت: - تو که بلدی چطوری گربه رقصونی کنی. من؟ لبش را روی صورتم کشید و تمام احساسم را به بازی گرفت - کافیه فقط چشات و خوب باز کنی تا ببینی کوتاه و مقطع لب زیرینم را بوسه زد. - من.... این منی که با منه رو دیگه خیلی وقته نمی‌شناسم قلبم بی‌امان کوبید. - دیگه هیچ وقت خودت و این طوری ازم دریغ نکن نامش لرزان از میان لبانم خارج شد. - ندیدنت روانیم می‌کنه
    شابک: 9789641938071
    ناشر: علی
    وضعیت موجودی: موجود
    تاریخ تحویل: 3 تا 5 روز

    ماشین را پارک کرد و از همان داخل نگاهی به پاساژ انداخت. اگر قراری که از قبل برای ساعت ده امروز داشت نبود عمراً تا اینجا می‌آمد! به شدت بی‌حوصله بود. دلش می‌خواست در خانه می‌ماند و مانند این چند ساعتی که گذرانده بود باز فکر می‌کرد به چه؟ درست نمی‌دانست فقط می‌دانست از دیشب که او را رساند و به خانه برگشت فقط به او و آن اتفاق فکر کرده بود، اما هنوز هم عقلش به آنچه باید نمی‌رسید. دلش شور اتفاق افتاده را می‌زد. ترسی نداشت. پای هر آنچه باید می‌ایستاد، ایستاده بود، اما....
    با صدای زنگ موبایل نگاه پر رخوتش را گرفت و کتش را از روی صندلی کنارش برداشت و پیاده شد.
    - جلوی پاساژم ماهان.
    - اوکی.

    مشخصات محصول
    تعداد صفحه569
    نوبت چاپ1
    قطعرقعی
    نوع جلدشومیز
    سال انتشار1404
    مشخصات محصول
    تعداد صفحه569
    نوبت چاپ1
    قطعرقعی
    نوع جلدشومیز
    سال انتشار1404