ماجرای یک عشق آتشین و نبردهای محبوبه برای فرار از حلقهی سوزان آن، داستانیست عبرتآموز برای دختران جوانی که سرخوش و بیاحتیاط تصمیم به سقوط آزاد در درهی عشقی ناشناخته میگیرند.
پدربزرگ گوشواره های گران بها را توی جعبه کوچکی گذاشت جعبه را به طرف مادر ریحانه سراند. از قضا قیمت این گوشواره ها دو دینار است. در دلم به پدر بزرگ آفرین گفتم از خدا میخواستم که ریحانه صاحب آن گوشواره ها شود.قیمت واقعی اش ده دینار بود یک هفته روی آن زحمت کشیده بودم.