خیابان تمساح در شهر دروگوبیچ لهستان، خیابانی است که خاطرات و رویاهای کودکی نه چندان ساده‌ی برونو شولتز در آن جمع شده است.

رمانی است با مایه‌های فانتزی و رئالیسم جادویی که زندگی یک زندانی بی‌ نام و نشان را برایمان روایت می‌کند

کتاب اول شخص مفرد مجموعه‌ی هشت داستان درباره‌ی مرگ، موسیقی، تنهایی و نوستالژی است که برخی داستانی‌اند و برخی حال‌ و هوای خاطره دارند

"موج‌ها" از زبان شش راوی از خردسالی تا بزرگسالی بیان می‌شود. در فصل آخر راوی داستان، علاوه بر خودش در قالب پنج راوی دیگر فرو می‌رود و رمان را با یک تک‌گویی پنجاه صفحه‌ای به پایان می‌رساند.

ماجرای کتاب از این قرار است که وقتی مردم ماکوندو به در خانه دکتر می‌آیند این دکتر که رفتار بسیار عجیب‌وغریبی دارد و سال‌هاست به طبابت دست نزده از مداوای قربانیان یک شورش سر باز می‌زند... سال‌ها بعد دکتر خود را دار می‌زند و مردم امیدوارند بوی فساد جسدش شهر را پر کند و امیدوارند او در گوشه‌ی تنهایی خود بپوسد...

بارگاس یوسا در این رمان تاریک و در عین حال امیدبخش، ترس های کهنه و نو را در هم آمیخته و مستقیم ترین بررسی و کنکاش خود از مشکلات سیاسی پیچیده ی کشورش پرو را به مخاطبین پرشمار و بین المللی اش ارائه می کند