ماجرای کتاب از این قرار است که وقتی مردم ماکوندو به در خانه دکتر میآیند این دکتر که رفتار بسیار عجیبوغریبی دارد و سالهاست به طبابت دست نزده از مداوای قربانیان یک شورش سر باز میزند... سالها بعد دکتر خود را دار میزند و مردم امیدوارند بوی فساد جسدش شهر را پر کند و امیدوارند او در گوشهی تنهایی خود بپوسد...
در این رمان، قهرمان داستان که تنها با نام ک. شناخته می شود، به دهکده ای می رسد و تلاش می کند تا با مقامات و مسئولین اسرارآمیزی ملاقات کند که از درون یک قصر، بر دهکده حکومت می کنند.