هیچ کس مثل شاری لاپنا نمیتواند اضطرابهای پنهان و بدگمانیهای خاموش زندگی روزمره را آشکار کند.

کتاب «بندر پنهان» نوشته‌ی ماریا اورونیا، رمانی جنایی-معمایی است که در ناحیه‌ی ساحلی کانتابریا در شمال اسپانیا می‌گذرد.

سه زن سه قتل و یک قاتل زنجیره ای که فکر میکند همه چیز تمام شده است...

در این رمان، خواننده خود نقش یک کارآگاه را به عهده دارد: آیا می‌توانی سرنخ‌ها را در این نقاشی‌های به‌ ظاهر ساده تشخیص دهی و حقیقت وحشتناک پشت آن‌ها را کشف کنی؟

در رمان "ساحره" لوزانو داستانی چند لایه، شاعرانه و پرکشش می‌سازد که در آن صدای دو زن از دو دنیای متفاوت، یکی روزنامه‌نگاری شهری، دیگری شمن و درمانگری بومی با هم آمیخته و روایت‌هایشان، همانند وردهایی جادویی، پرده از تبعیض، خشونت جنسیتی، و قدرت زنانه بر می‌دارد.

«زنی در کتابخانه» نوشته‌ی سولاری جنتیل یک رمان معمایی است که دو خط داستانی را به‌طور همزمان روایت می‌کند.