رمان دیدار به قیامت، در سال 1918 آغاز می شود؛ زمانی که جنگ در جبهه غربی تقریبا به پایان رسیده است. یک ستوان جاه طلب به اسم هنری دالنی پردل، دو سرباز را به میدان نبرد فرستاده و به منظور تحریک افرادش در حمله به خطوط آلمان، به طور پنهانی به آن ها شلیک می کند.
راوی و شخصیت اصلی داستان زنی است به نام لمیس که اکنون حدود چهل سال دارد. او وقایع زندگیاش را از زمانی که بچه بوده و در الرقه زندگی میکرده تا مهاجرت به آلمان و...
این داستان، روایتی از گذار شخصیتی دو انسان معمولی است که مجبور به انجام کاری غیرعادی می شوند. آن ها با پشت سرگذاشتن مسیر دورنی و بیرونی دشواری باید زمین را از حمله ی بیگانگان نجات دهند.