در حال راه رفتن در پیاده رو فردی را میبینید که کنار دیوار نشسته و مشغول تعمیر قلب و چشم و مغز انسان است. بدون ذرهای تعجب، راه خود را ادامه میدهید. کمی دورتر به کیوسک روزنامه فروشی میرسید و برای خواندن تیتر روزنامهها مقابل آن میایستید. یکی از روزنامهها در صفحه اول خود با حروفی درشت نوشته خوردن انسان حق حیوانات است. » این هم هیچ حساسیتی در شما بر نمیانگیزد...
بین کامران و سایه و سحر مثلث عشقی شکل میگیرد. آیا در عشق این دو خواهر سایه پیروز میشود یا سحر یا هیچ کدام؟ .... اتفاقات ناشی از این مثلث عشقی ناخواسته ماجراهای عجیب و حیرتانگیزی را رقم میزند.
شر پدیده موجودیت یا خصلتی دیرپا و سابقهدار است به درازای تاریخ و همواره همراه بشر. رد آن را در عرصهها و ساحتهای مختلف زندگی انسان میتوان دید حتی مذهبی، حتی فلسفی؛ داستان که جای خود دارد. انگار خصلتی ذاتی دارد و با بشر زاده میشود.