اینکتاب به اتکای یافتههای روانکاوانه و آموزههای عارفانه، بخش عمدهای از انگارهها و پیشفرضهای ناهشیارانهی ما را نسبت به دو مقولهی مهم «یادگیری» و « فراموشی» آنچنان دچار فروپاشی و جاگردانی بنیادی میکند که با حیرتی تکاندهنده درمییابیم که گویا تنها راه یادگیری پایدار چیزها، فراموشکردن عمیق آنها، و یگانه طریق فراموشی شدید چیزها، یادآوری عمیق آنهاست.
شاید فایده و اعتبار هر علمی در کاربردی بودن آن باشد. به طوری که گرهای را باز کند و در زندگی به کار آید. علوم انسانی هم از این قاعده مستثنی نیست. در مجموعه رشتههای علوم انسانی حدود سه هزار نظریه وجود دارد. این نظریهها برخاسته از عملکرد گذشته است و به ما کمک میکند تا انسان و قالبهایی که در آن قرار میگیرد را بهتر بفهمیم.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید بسیاری از دستاوردهای بزرگ نتیجه استعداد خارقالعاده یا دانش فنی عمیق نبوده، بلکه حاصل آن چیزی است که ما آن را اعتماد به نفس مینامیم؛ یک نوع اطمینان قلبی که به ما بال پرواز میدهد...