اصل گرایی فراتر از راهبردهای مدیریت زمان یا تکنیکهای بهره وری بیش تر است. روش بایسته گرا به معنای زندگی آگاهانه است نه بر پایه ی آنچه پیش فرض ماست فرد بایسته گرا به جای این که تصمیم های واکنشی بگیرد آگاهانه موارد اندک شمار حیاتی را از موارد پرشمار کم اهمیت متمایز میکند آن چه را غیر ضروری است حذف میکند و سپس موانع را از میان بر میدارد تا کارهای اساسی و ضروری مسیری هموار داشته باشند. به عبارت دیگر اصل گرایی رویکردی منضبط و سامانمند برای تعیین بیشینه ی خدمت و تلاش مان و سپس اجرای تقریباً بی زحمت آنهاست.
این روش و ادارمان میکند با دقت بیشتر و با تعیین معیارهای دقیق تر آن چه را بایسته است انتخاب کنیم و با برنامه ریزی به دنبال کارهای کمتری باشیم که به ما قدرت میدهند کنترل انتخاب های مان را در دست بگیریم و تصمیم بگیریم زمان و انرژی ارزشمندمان را صرف چه چیزی کنیم و اجازه ندهیم دیگران برای مان تصمیم بگیرند.