قهرمان "خسیس" مردی است هارپاگوننام و در تمام آثار مولییر قیافهای که به اندازۀ قیافۀ این مرد خسیس زنده و جاندار و هولانگیز باشد وجود ندارد و با آنکه در هر سطر و هر جملۀ این نمایشنامه کاملاً محسوس است که سر تا پای مولییر در مقابل خست و لئامت هارپاگون از یک حس تنفر و انزجار آمیخته با ترحم میلرزد...
پزشک احمدی بلند میشود و وسایل خود را جمع میکند. آدمهای باهوش در این مملکت همیشه سرشون به سنگ گور کوبیده میشه تو نگاهتون میخونم که احمدی رو کودن و پخمه میدونین به قول ما مشدیها جنگ بیصرفه رستم نکرده صرفه به اطاعت امر بود و بس....
براتبرگ در نمایشنامههای کتاب سمت جنوب و چند نمایشنامهی دیگر، همان فرم و محتوای کتاب بازگشت مکرر را دنبال میکند، اما این بار تلاش میکند به موضوع آزادی از جهاتی دیگر نگاه کند....