شاهموش و مارا ودیوار یک جلد از کتابهای مجموعهی جهان نمایش است. جهان نمایش مجموعهای است از متنهایی که برای صحنهی نمایش یا دربارهی آن نوشته شدهاند. انواع نمایشنامه، چه برای اجرا و چه صرفا برای خواندهشدن، از جمله نمایشنامههایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متنهای نظری در حوزهی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای میگیرند.
نمایشنامه "دنیا میایستد" ماجرایی را روایت میکند که طی آن تصور مرگ و امکان زندگی در فضایی گروتسک و موقعیتی دشوار به تصویر کشیده میشود. شخصیتهای این نمایشنامه نیز هر کدام بهنوعی با این مفاهیم دست به گریباناند. همچنین نمایشنامه "جراحت" ماجرایی عاشقانه را در بستر قدرت و ریاکاری روایت میکند. فضایی که در آن معناها ناتمام مانده و هیچچیز فرصت کامل شدن نمییابد.
"شک"، داستانی پر کشش دربارهی سوءظن است که به قالب رفتار یک کشیش درآمده و بیش از آن که دربارهی رسوایی باشد، پرسشهایی ظریف در باب قطعیت اخلاقی را پیش میکشد. چیزی که به ندرت در این ایام رخ میدهد.
"لئوپولداشتات" منطقهای در وین اتریش است که یهودیهای بسیاری ساکنش بودند. اما بیشتر از روایت یك محله روایت یك خانوادهی بزرگ است که در طول صد و چند سال یك به یك تحلیل میروند و دچار زوال میشوند.