یاران گرامی! به سرنوشتی که اسیر آنم بنگرید. مادرم مرا بدین جهان آورده تا آدمیزادی غریب و سهمناک باشم! هیچ زنی، چه در میان یونانیان چه در میان بربرها، تخم پرندهای سپید را نزاییده، اما، میگویند این کاریست که مادرم کرده است. میگویند لدا مرا درون پوستۀ تخم یکی پرنده زایید. زئوس پدرم است.
ویمالا هرمن در این کتاب به عنصر گفت و گو به مثابه وضعیتی نمایشی و تعاملی پرداخته است و اهمیت عناصر دراماتیک و رابطهی آن با زبان و بیان نمایشی را جستجو میکند.
محمدرضا آریانفر متولد سال 1332، نویسنده و نمایشنامهنویس متولد خرمشهر است. از محمدرضا آریانفر پیشتر دفتر شعرهایی با عنوان «جهانی ایمنتر از تبسمهای تو نیست»، «سهمی از همه ترانهها» و... و همچنین نمایشنامههایی با عنوان «دو روایت جامانده»، «نقل آخر»، «زهور» و... منتشر شده است. همچنین نخستین رمان او با عنوان «رقص با طوفان» پیشتر توسط نشر افراز منتشر شده است.
ناخدایی هلندی که به جرم کفرگویی و عصیان بر فرامین آسمانی نه تنها خود، بلکه همراهانش را نیز به آوارگی و سرگردانی کشانده است، در رویارویی با یک کشتی نروژی درمییابد که هنوز راهی برای رهایی از نفرین بیپایانش وجود داد...
هنر تئاتر و ادبیات نمایشی، از ابتدای شکلگیری خود تا به امروز، باوجود پشت سر گذاشتن تغییرات متعدد و پیدایش نوآوریها و بدعتهای گوناگون در درون آن، همچنان بهعنوان یکی هنرهای هفتگانه شناختهشده و تماشگران و بینندگان فراوانی در سرتاسر جهان را به سالنهای نمایش میکشاند