من هم تشنه بودم سرم را عقب دادم و خودم را رها کردم تا بیفتم وسط درختها. صورتم را فرو کردم توی گل سرد و دیگر تکان نخوردم من این طور مردم به زودی تنم با زمین یکی میشود.
ترانه ایزا کتاب تحسین شده " ماگدا سابو" است که با داستانی جذاب از رابطه بین یک مادر و دختر، توجه مخاطب را به خود جلب می سازد. اتی، مادر پیر و از جهانی قدیمی است؛
اگر کک و مک ها از صورت کسی فرار کنند، میشود پیدایشان کرد؟ اگر رنگ توکا سیاه باشد، میتواند دوست پیدا کند؟ اگر سوراخ جوراب خیلی خیلی بزرگ شود، چه میشود؟