پرستار به اتاق عمل نگاهی انداخت و پرسید:« آفرین کیه؟ مامانته یا خواهرت؟» سجاد ترسیده خود را عقب کشید. کف دستانش را بدون توجه به آلودگی روی زمین فشرد و چانه‌اش لرزید. «زن - زنمه»

"سایه جنگل‌ها" داستان چند شخصیت است: زنی سرگردان، نویسنده‌ای شکست‌خورده، بازمانده‌ای از فاجعه، و مردی که از زباله‌ها زندگی تازه‌ای می‌سازد. هرکدام در مسیری بی‌انتها میان واقعیت و هذیان حرکت می‌کنند، در شهری که هیچ پناهی برایشان ندارد.

راهی که هانری چهارم - پایه گذار وحدت ملی فرانسه در قرن شانزدهم - از کودکی تا به صاحب عنوانی شهریار نیک کشور خود پیمود دورانی از تاریخ این کشور را در بر میگیرد که در آن قتل خیانت دروغ و سیاست با ابزار دشته و زهر در هولناک ترین شکل خود ظفرمندی میکرد.

کاکا گفت ببین عاموجانی، اینم به نشونه ی دیگه ای بله اسفند چطو اینجا سبز شده تو ای خشک سال؟

داستان‌های این مجموعه، نه روایت‌های بزرگ‌ نمایانه از میدان‌های جنگ زندگی، بلکه لحظه‌هایی از حیات عادی‌ اند که در سایۀ بحران و خشونت تاریخی، مقاومت و انسجام انسانی را آشکار می‌کنند.