دریان گری که هنوز از تابلو چشم برنگرفته بود، زیر لب گفت: «چه غمانگیز است، چه غمانگیز! من پیر خواهم شد، زشت و ترسناک! ولی این نگاره همیشه جوان خواهد ماند. تا ابد در همین روز ماه ژوئن باقی میماند. کاش برعکس این میبود! کاش من همیشه جوان میماندم و این تصویر پیر میشد! برای این_ بله، برای چنین چیزی_ حاضرم دار و ندارم را بدهم! برای این جوانی ماندگار از هیچچیز دریغ نمیداشتم و حاضر بودم روحم را هم بفروشم!»
اهل ادب جورج برنارد شا را اغلب با آثاری تراز اول همچون پیگمالیون، بشر عالی، بشر عادی، سلاح و انسان میشناسند. با این حال برای شناخت بهتر، جامعتر و البته دقیقتر این شخصیت بزرگ ادبی، لازم است آثار کمتر شناخته شدۀ این نویسنده نیز مورد نقد و بررسی قرار گیرند، چرا که شا تنها خالق شاهکارهایش نیست، بلکه او آثار دیگر مانند خواستگاری در دهکده را نیز خلق کرده است.
کتاب "مامورهای اعدام"، قصهی زندگیِ هَری است، مردی که همهی عمر دلش میخواسته بهترین مأمورِ اعدام کل انگلستان باشد ولی همه فکر میکنند این لقب حقِ رقیبِ او است.
"غرب غم زده"، قصۀ دو برادر است که در خانهای مشترک زندگی میکنند و نه فقط از کودکی تا بزرگسالی کم به همدیگر بدی نکردهاند، بلکه همین الان هم جفتشان حاضرند هر کاری بکنند تا آن یکی را به زانو دربیاورند...