"حسرت"، به همهی آن شکافهای عظیمی که ما را دوشقه کردهاند، از منظر بخشی از طریقت شناخت خویشتنمان نگاه کرده و هرآنچه زندگی نشده است را بخشی از مسیر زندگی شده و درجریان میبیند که باید در پیاش بود.
در این رمان کارآگاه او جین مارپل حضور دارد. قتل از قبل یک روزنامه محلی در یک روستای کوچک اعلام شده است. خانم مارپل برای معالجه در یک هتل اسپا در آنجا اقامت دارد. او با بازرس کرادوک از پلیس شهرستان کار می کند
رمان "جبران میکنم" درباره دختری جوان به نام فیکسی است که در خانوادهای پیچیده زندگی میکند. شعار پدر فیکسی این است: «خانواده مهمترین چیزه.» با درگذشت پدر، او در موقعیت بغرنجتری بین زندگی خانوادگی و زندگیای که آرزویش را دارد گیر میافتد...
جین آستین با نوشتن کتاب اما، توانایی و استعداد خود در به نقد کشیدن نگاههای همیشه حاضر اجتماع و همچنین، گردهمآوری اتفاقاتی به ظاهر بیاهمیت و خلق مفهومی ژرف و تأثیرگذار را به رخ همگان کشیده است.