گرَیدی به همسرش، اَبی، زنگ میزند تا خبر هیجانانگیزی را با او به اشتراک بگذارد. اما آنچه که در ادامه اتفاق میافتد، نه تنها تمام شادی و هیجان او را از بین میبرد بلکه او را در دنیای تاریکی از ابهام و بیخبری قرار میدهد....
در کتاب دختر بد خوب هم مثل کتاب دیزی دارکر و سنگ کاغذ قیچی، هیچکس قابل اعتماد نیست و در پس هر اتفاق رازی نهفته است که سریع و آتشین فرا میرسد و هر لحظه مخاطب را غافلگیر میکند.
داستان زنان تنهایی که برای بیاعتمادی به همه دنیا دلیل دارند؛ ..... حالا به روال معمول داستانهای جنایی، با معمایی روبه رو هستیم که کارآگاه تیزهوش قصه از همان آغاز آن را چنین توصیف میکند: سه مضنون، دو قتل و یک قربانی.