پرستوی قصهی ما زخمی بود و به جماعت ذکور بیاعتماد، شکست باورها و ویرانی دنیای پاک و صادقانهاش، سهم او از داشتن یک پدر لاابالی و خانواده گریز بود. اما این میان، آغوش مردی در همسایگیشان که از کودکی برایش حس و حالی پدرانه داشت با گذشت زمان ، رنگ و بوی دیگری گرفت. و دلش را نشانه رفت و این درست زمانی بود که رامینِ شوخ و شیطونِ قصه از دنیایی لوکس و پرتجمل، نرم نرمک پا به دنیای تنگ و پرتشویش پرستو میگذاشت و مصرانه در پی این بود تا وسط ویرانههای قلب او جایی برای عاشقانههای عمیق و تازه تبلور یافتهاش باز کند. غافل از این که دنیا همیشه به کامشان نمیچرخد…
کتاب یه نفر مثل تو که برنده جایزه اول اولین دوره جشنوارهی لیلی در بخش نوقلم است.