نمایشنامه چمدان لعنتی در اصل برای رادیو نوشته شده است و یک نمایش رادیویی است. در دورانی که رادیو نقش بیشتری در زندگی مردم ایفا می کرد، نویسندگان بسیاری، نمایشنامههای مخصوص رادیو تنظیم میکردند یا مینوشتند. از جمله فردریک دورنمات، هانریش بل، گونتر آیش. مانفرد بیلر نیز در کنار داستان و نمایشنامه، تعدادی نمایشنامه نیز برای رادیو نوشته است.
نمایشنامه چمدان لعنتی با رعایت دو اصل، وحدت زمان و وحدت مکان تماما در یک ساعت و در یک کلیسا میگذرد. ژوزف بر اثر اشتباه یک پلیس کشته میشود و در طی مراسمی در کلیسا که مارتا همسر او نیز حضور دارد، روح ژوزف با او وارد گفتوگو می شود. صحبت آنها براساس چمدانی است که قصد داشتند آن را دور بیندازند اما در جریان آن ژوزف کشته میشود...