کتاب ماجرای زنی است که برای دیدار فرزندش به امریکا میرود. در آنجا رها از دغدغههای زیست محیطی همیشگیاش، و در جریان ارتباطی که با طبیعت برقرار میکند، به مکاشفهای درونی میرسد و بر آن میشود به دیرینه ترین رؤیای زندگی اش بپردازد. کتاب، شرح پاسخ جویی به یک پرسش است که از قضا پرسش پنهان بسیاری از دوستداران قلم ورزی هم هست، و دیالوگی است صمیمانه که در فرایند آن، راوی از دل تماشا در آینۀ خویشتن، به کاوشی اجتماعی در متن جامعۀ مرز و بومش نقب می زند. خواننده را که بخشی از پروژۀ واکاوی اش شده، به تجربۀ زیسته اش می کشاند، و دست در دست او می گذارد تا پا به پای هم از مه عبور کنند، و پرده ای را کنار بزنند برای نگاه به «نوشتن» در نور و نگاهی تازه.