سامانتا یک وکیل باهوش، جسور و پراستعداد است که حتا نمیداند چطور تخممرغ را آبپز کند یا ماشین لباسشویی را راه بیندازد. تنها چیزی که برای او اهمیت دارد کارش است. قرار است در شرکتی که سالها در آن کار کرده سهامدار شود، چیزی که همیشه آرزویش را داشته است. اما، در پی یک اشتباه، ناگهان همهچیز شکل دیگری به خود میگیرد و اتفاقاتی میافتد که آرامش سامانتا را به هم میریزد. او در موقعیتی غیرمنتظره قرار میگیرد و زندگی جدیدی را در خانهای آغاز میکند. سامانتا به دلایل خاص و غیرمنتظرهای عاشق زندگی جدیدش میشود. آیا ممکن است اهالی خانه به راز او پی ببرند؟ اگر بتواند دوباره به زندگی سابقش برگردد، آیا این کار را خواهد کرد؟ «ناکدبانو» در مورد زن جوان پرکاری است که متوجه میشود در زندگی چیزهایی مهمتر از کار کردن هم وجود دارد و بهتدریج یاد میگیرد از چیزهای کوچک زندگی لذت ببرد. این کتاب طنز جذاب برای سرگرم کردن و خنداندن مخاطب نوشته شده است، اما حاوی پیامی مهم است: لزوم برقراری تعادل بین کار و زندگی.