وقتی رابطۀ صوری دو دانشمند با جاذبۀ مقاومتناپذیری مواجه میشود، تئوریهای بهدقت سنجیدۀ خانم دانشمند دربارۀ عشق به هم میریزد.
اولیو اسمیت که دانشجوی سال سوم دکتراست به ارتباط عاشقانۀ پایدار باور ندارد، اما صمیمیترین دوستش باور دارد و این همان چیزی است که اولیو را در این وضعیت میگذارد. متقاعد کردن آنه به اینکه او با کسی قرار میگذارد و در مسیر رسیدن به خوشبختی ابدی است به چیزی بیش از حقههای دمدستی نیاز دارد: دانشمندان به مدرک نیاز دارند. از این رو، اولیو مثل هر زیستشناس باعزتنفس دیگری، ناگهان وحشت میکند و اولین مردی را که سر راهش سبز میشود هدف میگیرد.
آن مرد هم کسی نیست جز آدام کارلسن که استاد جوان و موفق و عوضی مشهوری است. به همین دلیل است که وقتی سلطان مستبد آزمایشگاه استنفورد موافقت میکند راز نمایشی اولیو را حفظ کند و نامزد صوریاش باشد، اولیو هاجوواج میماند؛ اما وقتی کنفرانس علمی بزرگی از کنترل خارج میشود و مسیر حرفهای اولیو را روی چراغ بونزن قرار میدهد، آدام یک بار دیگر او را با حمایت بیقیدوشرط و جذابیت بیاندازهاش شگفتزده میکند.
بعد ناگهان آزمایش کوچولوی آنها بهطور خطرناکی در شرف اکسایش قرار میگیرد و اولیو متوجه میشود تنها چیزی که از فرضیهسازی دربارۀ عشق پیچیدهتر است، گذاشتن قلب خودش زیر میکروسکوپ است.