کتابی که در دست دارید مثل همه ی نوشته های من اجمالی و پر از اشاره است.شاید یکی دو فصل آخر آن که به سیاست جاری راجع است مستثنی باشد.می دانم که نوشته اجمالی مخصوصا اگر در آن کلمات فیلسوفان هم نقل شود بسیاری از خوانندگان را می آزارد.اصولا خوانندگان مجمل نویسی را دوت ندارند ولی از کسی که افتاده در حصارو بلای توسعه نیافتگی است هر چند که امیدوار به آینده و رهایی و آزادی از بند آن باشد کاری جز این بر نمی آید.من به میل شخصی بلکه با درک وضع تاریخی جایی میان ژورنالیسم و فلسفه نویسی اختیار کرده ام.در شرایطی کنونی همه مردم جهان و به خصوص مردم کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه باید بدانند که در چه وضع تاریخی به سر می برند.ما نیاز داریم که تاریخ دویست ساله اخیر را ب رجوع به دوران درخشان تاریخ قدیممان و با نظر به نسبتی که با تجدد و جهان جدید پیدا کرده ایم دریابیم