کریستوفر گرمر در طول دهها سال تجربه بهعنوان رواندرمانگر و متخصص مراقبه بهشیاری، یک درس متناقض را آموخته است: همۀ ما میخواهیم با درد بجنگیم، اما پرداختن به آن و پاسخ مشفقانه و به دور از قضاوت یا سرزنش خود به کاستیهای خود گامی اساسی در مسیر دستیابی به التیام است.
این کتاب قدرت شفقت خود را آشکار و راهبردهای علمی و خلاقانهای بهمنظور استفادۀ عملی از آن ارائه میکند.
قسمتی از کتاب:
چرا اینقدر سخت است مهربانیای را که با کمال میل در حق دیگران روا میداریم، با خودمان هم داشته باشیم؟ اما حکمت و دانش باستانی شرق به ما میگوید که مهرورزی عاشقانه چیزی است که همه به آن نیاز دارند و سزاوار آن هستند و این، شفقت نسبت به خودمان را هم در بر میگیرد. بدون وجود این محبت، ما بهخاطر مشکلات، ناتوانی در حل همۀ آنها و احساس درد به هنگام رویدادهای دردآور، خود را سرزنش میکنیم و همۀ اینها در نهایت به رنجش بیشتر ما منتهی میشود. این همان جایی است که شفقت خود از مسیر بهشیاری پا به عرصه میگذارد.
دکتر کریستوفر گرمر در این کتاب به تبیین ساختار پرورش این مهارت در حوزههای ذیل میپردازد: چشمانداز شفقت بهعنوان مفهومی مستقل، نقش اساسی شفقت خود، نحوۀ درک و فهم آن بهجای تفکر صِرف درمورد آن و ابزارهای کاربردی مانند بهشیاری که برای اجرای آن لازم هستند.