شاهرخ مسکوب در سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۳ در ایران و از ۱۳۵۸ به بعد در فرانسه، به هنگام خواندن شاهنامه و در حاشیۀ آن یادداشتهایی را از حس و نظر و تأثر آنیخود در مواجهه با متن مینویسد. او کار فردوسی را نه بازگویی منظوم خداینامک و اساطير ازیادرفتۀ تاریخ و افسانه، بلکه «از سویی یافتن معنای درونی و ناخودآگاه تاریخ انسان و جهان» و «از سوی دیگر بازنمود آن در سخنی که آیینۀ درستنمای زیبایی است» میداند. نوشتههای مسکوب در میان آثار پدیدآمده دربارۀ شاهنامه تمایزی آشکار دارد. او سعی میکند بر پایۀ تجربههای فردی و اجتماعی خود تصویری معاصر از فردوسی و تصویری کهنالگویی از دردهای کنونی به دست دهد و شناخت گذشته را با امروز، و شناخت امروز را با گـذشـتـه قـوام بـخـشـد