کتاب سه روز به آخر دریا (سفرنامهی همسر عمادالملک به مکه و عتبات) جلد دوم مجموعهی «سفرنامههای قدیمی زنان» است. شاهزاده خانم قاجاری از یکسو نوهی فتحعلی شاه است و از سوی دیگر نوهی نادرشاه افشار. زن نازپروردهای که کمالاتش زبانزد است و به لطف ناصرالدین شاه سر از حرمسرای حکمران طبس در میآورد و سفرش به عربستان و عراق را از همانجا آغاز میکند. جذابیت سفرنامههای زنان در این است که در کنار اتفاقات سفر، ریزهکاریها و روزمرگیها را هم ثبت کردهاند و این روایتِ جزئیات است که به ما امکان میدهد تصویر روشنتری از آن دوره داشته باشیم. در این سفرنامهها متن به زبان شفاهی نزدیکتر میشود و صراحت و جسارت زنان راوی که برخلاف دیگر سفرنامهنویسان، ترسی از مناسبات مرسوم دولتمردان وقت نداشتند، وجوه نادیدهی آن دورهی تاریخی را به ما نشان میدهد.
کتاب تنها ماجرای یک سفر زیارتی نیست، بلکه داستان یک زندگی است. زندگی یک زن درباری که لایهای ناپیدا را آشکار میکند. نام او را نمیدانیم، چون در تمام کتاب هیچوقت او را به نام خطاب نمیکنند، اما بر اساس نوشتهی خودش از اصل و نسبش بهخوبی آگاهیم. او دختر شاهزاده مبارکمیرزا، نوهی شاهزاده محمودمیرزا و نوهی فتحعلیشاه قاجار است و از سمت مادر نوهی نادرشاه افشار محسوب میشود. زنی است باسواد، آشنا به شعر و ادبیات، هنرمند و قطعاً زیبا؛ چون آوازهاش به ناصرالدینشاه میرسد و در پانزده سالگی به نامزدیِ شاه درمیآید. این نامزدی به انجام نمیرسد و آنطور که خودش مینویسد «بغض بزرگان مانع گردیده.» پس از سه سال نامزدی به هم میخورد و شاهزاده خانم در سن هجده سالگی به دستور ناصرالدین شاه به عقد عمادالملک، حاکم پنجاه و چند سالهی بسیار ثروتمند و معتبر تون و طبس در میآید. پس از چند سال دشمنیهای زنان دیگر عمادالملک و مرگ دو برادرش و دلتنگیهای شاهزاده خانم او را به عزیمت به مکه و عتبات مصمم میکند...