کتاب و کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد بیش از هر چیز، روایت سفر است. زنی جوان که به دلایلی از همهچیز و همهکس خسته شده، تصمیم میگیرد قید همهچیز را بزند و با کولهپشتیاش سفر کند. مسیر سفر ــ از البرز و هرمزگان و فارس و چهارمحال و بختیاری گرفته تا افغانستان و گرجستان و ایتالیا تا نپال ــ در هر پیچوخمش قصهای تازه سر راه او میگذارد؛ قصههایی که مهزاد الیاسی بختیاری در کتابش روایت کرده است. اما این کتاب با سفرنامههای معمولی سنتی فرق دارد و تصویری نو از سفرنگاری معاصر پیش چشم ما میگذارد. نویسنده، به جای اینکه قصۀ سفر و کولهگردیاش را در قالب خطی و متعارف سفرنامهها بازگو کند، تجربههای گوناگون سفر را در قالب روایتهایی جستارگونه وصف میکند و از دل این تجربههای منفرد و بیرونی به احوال درونی انسان و اوضاع کلی جوامع انسانی پل میزند.